حسابرسی خوارج (قرآن)تفرقهافكنى در دین، یعنى بدعتگذارى و تفسیر دین به رأى خود كه در قرآن، شدیدترین تعبیرات، درباره این افراد آمده است و در پارهای از احادیث آنها را خوارج دانستهاند. ۱ - حسابرسی از بدعتگذارانتهدید خداوند به خوارج در مورد حسابرسی از اعمالشان: •ان الذین فرقوا دینهم وکانوا شیعـا لست منهم فی شیء انما امرهم الی الله ثم ینبئهم بما کانوا یفعلون«بىتردید كسانى كه دینشان را تجزیه نمودند (برخى از اصول و فروع را قبول و برخى را رد كردند، یا فرق مختلف در دینشان احداث نمودند) و گروه گروه شدند تو هیچ پیوندى با آنها (و مسئولیتى از كار آنها و شركتى در كیفر آنها) ندارى؛ جز این نیست كه كار آنها با خداست، سپس آنها را (در روز واپسین) به آنچه انجام مىدادند آگاه مىسازد.» ۲ - اشخاص هدف در آیهجمعى از مفسران معتقدند كه آیه درباره یهود و نصاری نازل شده است كه به دستهجات مختلف و پراكنده تقسیم شدند، و در برابر یكدیگر صفبندى كردند. ولى عقیده بعضى دیگر این است كه آیه اشاره به تفرقهاندازان این امت است كه بر اثر تعصبها و روح تفوقطلبى و عشق به ریاست، سرچشمه تفرقه و نفاق، در میان مردم مسلمان مىشوند. ولى محتواى آیه یك حكم عمومى و همگانى درباره تمام افراد تفرقهانداز است، كه با ایجاد انواع بدعتها، میان بندگان خدا، بذر نفاق و اختلاف مىپاشند اعم از آنها كه در امتهاى پیشین بودند، یا آنها كه در این امتاند. اگر مشاهده مىكنیم كه در روایات اهل بیت و همچنین اهل تسنن نقل شده است كه این آیه اشاره به گمراهان و تفرقهاندازان و بدعتگزاران این امت است، در حقیقت از قبیل بیان مصداق، مىباشد، زیرا اگر این مصداق بیان نمىشد، ممكن بود عدهاى تصور كنند كه منظور از آن منحصرا دیگران هستند و به اصطلاح ضمیر را به دیگران برگردانند و خود را تبرئه كنند!.در روایتى از امام باقر (علیهالسلام) كه در تفسیر على بن ابراهیم در ذیل این آیه نقل شده چنین مىخوانیم:فارقوا امیر المؤمنین علیه السلام و صاروا احزابا: یعنى آیه اشاره به كسانى است كه از امیر مؤمنان (علیهالسلام) جدا شدند و به دستهجات مختلف تقسیم گردیدند. روایاتى كه در زمینه افتراق و پراكندگى این امت به عنوان پیشبینى از پیامبر اسلام نقل شده، نیز این حقیقت را تایید مىكند. ۳ - زشتى تفرقه و نفاقاین آیه بار دیگر، این حقیقت را كه اسلام آئین وحدت و یگانگى است و از هر گونه نفاق و تفرقه و پراكندگى بیزار است با تاكید تمام بازگو مىكند و به پیامبر مىگوید برنامه و كار تو هیچگونه شباهتى با افراد تفرقهانداز ندارد، خداوند منتقم قهار از آنان انتقام خواهد گرفت، و عاقبت شوم اعمالشان را به آنها نشان مىدهد. توحید نه تنها یكى از اصول اسلام است بلكه تمام اصول و فروع اسلام و همه برنامههاى آن بر محور توحید دور مىزند، توحید روحى است در كالبد همه تعلیمات اسلام، توحید جانى است كه در پیكر اسلام دمیده شده است. اما با نهایت تاسف آئینى كه سر تا پاى آن را وحدت و یگانگى تشكیل مىدهد، امروز آن چنان دستخوش تفرقه نفاقافكنان شده است كه چهره اصلى خود را به كلى از دست داده، هر روز نغمه شومى همانند صداى جغدى كه در ویرانه مىخواند از گوشهاى بلند مىشود، و شخصى ماجراجو یا مبتلا به بیمارى روانى و یا كج سلیقهاى پرچم مخالفت با یكى از برنامههاى اسلامى بلند مىكند و جمعى از افراد ابله و نادان را گرد خود جمع مىنماید، و منشا اختلاف تازهاى مىشود. نقش بىاطلاعى و جهل جمعى از توده مردم در این نفاقافكنى، همانند نقش بیدارى و آگاهى دشمنان، بسیار مؤثر است. گاهى مسائلى را كه قرنها موضوع بحث آن گذشته است، از نو علم مىكنند و جار و جنجال ابلهانهاى پیرامون آن راه مىاندازند تا افكار مردم را به خود مشغول سازند، اما همانطور كه آیه فوق مىگوید، اسلام از آنها بیگانه است و آنها نیز از اسلام بیگانهاند و سرانجام برنامههاى نفاقافكنى شكست خواهد خورد. مطابق روایتی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: مقصود از «ان الذین فرقوا دینهم و کانوا شیعا» خوارجاند. ۴ - پانویس
۵ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۵۳۷، برگرفته از مقاله «حسابرسی خوارج». |